سادگانه

اسمش ساده بود.نه اینکه اسم ساده ای داشت،نه.خودِ خودِ اسمش ساده بود.

سادگانه

اسمش ساده بود.نه اینکه اسم ساده ای داشت،نه.خودِ خودِ اسمش ساده بود.

امروز بیست و سه اسفنده و وقتی صفه ی اول وبلاگمو تا اخرش بری،تاریخ آخرین پستی که میبینی مربوط به بیستم دیماهه.

توی تنظیمات کلی وبلاگم تعداد نمایش پست ها در صفحه ی نخست 30 تاس.

و همه ی اینا ینی من در عرض دو ماه فقط سی تا مطلب پست کردم.

که تازه خیلیاشون خیلی هردمبیل تر از این حرفان که بخوان پست درست حسابی باشن.

و این ینی آمارِ نوشتنم بطرز فجیعی کم شده.

و دیگه این نتیجه گیریو ادامه نمیدم چون نمیدونم ممکنه به کجا برسه.

فقط میخوام معذرت خواهی کنم از همه ی اون دوستایی م که مدت نسبتا زیادیه نظر براشون نذاشتم و یکم دیر به دیر میخونمشون.عذاب وجدان این قضیه داره منو میخوره.و اینکه بگم که "وضع وبلاگو که همین الان گفتمو شنیدین،به بزرگواری خودتون ببخشین و منو از فراموش نکنین تا بچه ی خوبی شم و دوباره همون روز خوبای وبلاگی برگرده."

+ معذرت خواهیش کمی کلیشه ای بود اما خیلی خیلی لازم بود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۲۳
ساده __

نظرات  (۲)

حالا وبلاگ به کنار. فک کن من الان هفته هاست داستان کوتاه کیوان اینا رو ننوشتم... اصن نمیاد ایده ش... 
پاسخ:
اره والا دلمون تنگ شده برا این زوج خوشبخت!!!!
من نمیبخشمت ساده سر پل صراط آی جلوتو بگیرم😂😂😂😂😂
پاسخ:
اتفاقن خوبه.یه قرار بذار همو ببینیم :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">