سادگانه

اسمش ساده بود.نه اینکه اسم ساده ای داشت،نه.خودِ خودِ اسمش ساده بود.

سادگانه

اسمش ساده بود.نه اینکه اسم ساده ای داشت،نه.خودِ خودِ اسمش ساده بود.

۲۴ دی ۹۴ ، ۰۹:۵۶

عصا عزتِ پیره

یه پیرزن چروکیده ی لبخند به لب.
یه پیرزن قد بلند که بیست و اَندی سال پیش شوهرش از دنیا رفته.
یه پیرزنِ مستقل و خوش لحن و صدا.
که از وقتی خورد زمین و مجبور شد کمرشو عمل کنه عصا دس گرفت و ما گفتیم عصا عزته.
و چه بهش میومد عصا.
یه پیرزن با لبخندای دلچسب بود.
"بود!"
 من از فوت مادرخانوم برادر شوهر دختر عموی مامانم ناراحت نیستم.
من بابت از دنیا رفتن پیرزن دوست داشتنی یی غصه دارم که هروقت منو میدید لبخند میزد و دس بلند میکرد و گاهی حتی زودتر از من سلام میکرد و منو قلبا وادار میکرد دوسش داشته باشم.و عجیب خنده های شیرینی داشت...
+از روزی که شنیدیم بابت قلبشون تو بیمارستانن(که اصلا یک درصد به فکر دوباره ندیدنشون ، نبودم) تا امروز ک اینطور شد یک هفته میگذره فقط.و من شدیدن غافلگیر شدم.
+ شاید کل کلماتی که بینمون رد و بدل شده بیش از ده تا نبوده باشه که همشون سلام و احوالپرسی و تعارف و اینجور حرفا بوده و هی تکرار شده اما انرژی فقط از کلمات و حرفا ساطع نمیشه.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۲۴
ساده __

نظرات  (۱)

۲۴ دی ۹۴ ، ۱۵:۲۳ دختر حاجی
بعضی آدما رو کلا نمیشه دوست نداشته باشی 
ولی خدایی من حتی دختر عموی مامانمم نمیشناسم چه برسه به این نسبت دوووور   
خدایش بیامرزد
پاسخ:

ن اخه دیدی ی سری روابط دوستانه خانوادگی هس مثن با بعضیا بر اساس ی سری مشترکات روابطت بیشتره و اینا.حالا بهرحال.

واقعن نمیشد دوسش نداشت.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">