سادگانه

اسمش ساده بود.نه اینکه اسم ساده ای داشت،نه.خودِ خودِ اسمش ساده بود.

سادگانه

اسمش ساده بود.نه اینکه اسم ساده ای داشت،نه.خودِ خودِ اسمش ساده بود.

۳۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

۰۸ مرداد ۹۵ ، ۰۲:۳۱

179.فردا سراغ من بیا

ببین

خیلی شبا مث امشبه

انقد حرفا دارم...

انقد چیزای خوب و قشنگ و بد و نامرد تو سرم هستن...

انقد چیزا واس نوشتن هس...

ولی مثلا یهو ترجیح میدم به جای جمله بندی و پاراگراف بندی و منظم کردنشون،مثلا برم یهو اسکیزوفرنیک پریر یا علیرضا قربانی گوش بدم یا بقیه فلان فیلمو ببینم یا اصن برم یه جا چت کنم چرت و پرت بگم یه مشت ادمو گیج کنم و بیام.

اینجوری میشه که اون حرفا هضم میشن و جذب میشن و دیگه غده نیستن.

حالم نامساعد نیس اصلا امشب :)

ساده __
۰۷ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۳۳

178

رفتیم لزومی نداره رو انجام دادیم و خوش حالم الان :))

+ ابد و یک روز :)

ساده __
۰۶ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۲۵

177

+ فک کنم این دنیای دو روزه الان تو نیمه شبِ روز دومش قرار داره.میشه یکی چراغا رو روشن کنه؟

ساده __

چرا باید انقد راحت و سر چیزای به این کوچیکی و ریزی بهم بریزم؟

چرا اینکارو با خودم میکنم و به دغدغه هام اهمیت نمیدم و فک میکنم چیزای کوچیک و ریزن؟

چرا صاف و راس نمیشه همه چی؟مگه نه اینکه دنیا دوروزه؟مگه نه اینکه چه دنیای فانی(!) شده؟مگه نه اینکه همه چی خیلی ریلکس تر از این حرفاس و نباید سخ گرفت؟

پ چرا سخته؟

 

+ امین آی هیت دت پارادوکس دت یو نو.ای هیت ایت.

ساده __
۰۶ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۵۰

175

لزومی نداره...لزومی نداره...لزومی نداره...کِی بشه من بتونم خودم لزومای زندگیمو مشخص کنم...

+ جدی جدی بغض دارم از اینهمه چیز.

ساده __

دو شب پیش به پیشنهاد و با خواهش یه دوست فال حافظ گرفتیم.میتونم بگم تنها فال حافظی بود که جدی بود تا حدی.

و جواب جناب حافظ این بود

گر از این منزل ویران بسوی خانه روم

دگر آنجا که روم عاقل و فرزانه روم

زین سفر گر بسلامت به وطن بازرسم

نذر کردم که هم از راه به میخانه روم

و الخ.

ساده __
۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۰۳

173

 

+ با توجه به ساعت و تاریخ مربوط به امروز و الان نیست.

ساده __