230.زیبا بود
امروز فهمیدم من با دیدن صِرف قیافه یک نفر نمیتونم بگم خوشگله یا نیست.
باید یه چیز دیگه هم باشه.مثلن اینکه بدونم چطوری لبخند میزنه و میخنده.چطوری حرف میزنه.چطوری راه میره.
وقتی میدونم که این ادم باهوشه،چشماشو یجور دیگه میبینم.
یا مثلا وقتی میفهمم این یه فرد مهربون و آرومه به موهاش یه طور دیگه نگاه میکنم.
یا اگر صدای خوبی داشته باشه بنظرم زیبا میاد.
یا یه چیزی راحع بهش بدونم که زیباتر یا زشت ترش کنه.
اینو امروز فهمیدم که نوشین عکس شوهر خانم مربی رو نشونمون داد.اول بنظر زیاد جالب نمیومد اما وختی گفت خیلی خانوم حقیقتو دوس داره و هرکاری میکنه واسش،دوباره که عکسو نگا کردم انگار بهتر شده بود همه چیش.
با وجود اینکه کاملا غریبه س و من حتی اسمشم نمیدونم و حتی اصلن معلوم نیس حرف نوشین کاملا درست باشه.
+ احساس میکنم متمرکز نبود متنه،اره؟
+ امروز مکزیک پلو خوردیم.بینظیر بود :))
شرح عنوان : یاد آهنگ دوباره چشمات بنیامین بهادری افتادم که میگه
یکی یکی بود که زیبا بود
یکی یکی بود که تنها بود
اونکه بود زیبا به فکر اونکه بود تنها نبود و
این کارش زیبا نبود و
زیبا بود...