سادگانه

اسمش ساده بود.نه اینکه اسم ساده ای داشت،نه.خودِ خودِ اسمش ساده بود.

سادگانه

اسمش ساده بود.نه اینکه اسم ساده ای داشت،نه.خودِ خودِ اسمش ساده بود.

۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۳۴

۱۴۸. ای جانِ جانِ جانِ جان

همه ی عمرم از حرفای تکراری که بعضا بهشون شعارم میگن متنفر بودم و فراری.
ولی گاهی وختا تو یه شرایطی با دید و نظر بعضیا حس میکنم من خودم یه شعارم که راه میره :))
+ فرارم از حرف تکراری به حدیه که موقه تعارف یه چیزی به تعدادی شخص، دوبار پشت هم سختمه بگم بفرمایید یا اگه فلانی ب کناریم بگه از اینا میخوای؟بگه اره بعد ک از من بپرسه میگم نه که تکرار نشه حالا اون چیز هرچی میخواد باشه.
+ چن سال پیش ک تازه بزرگ شده بودم و تلنگر خورده بودم و اینا،با یکم تعمق در خاطرات ب این نتیجه رسیدم که من نصف حرفای مامان بابام تو بچگی رو نشنیدم :)) بدلیل اینکه تکرار یه سری جملات مثل مواظب باش یا ساکت باش و .. بوده.
+ توضیح عنوان:
ای جانِ جانِ جانِ جان،ما نامدیم از بهر نان
بَرجَه گدا رویی مکن در بزم سلطان ساقیا
- مولوی -

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۱۹
ساده __

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">